وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

خطاب به خَطّاب خالی بند

این شعر مخاطب خاصی دارد و خطابه‌ای است خطاب به خطّاب خالی بند

 

خسته‌ام و این حرف، درد جدیدی نیست

حروف این لغتنامه

از مصر

خبر آورده

اجدادم باج نمی‌دادند

از همین جهت

چهار جهت قبرهایشان

مجهول است

و این حرف، داستان جدیدی نیست

این‌طور که معلوم است

دادستان هم اگر بودم

برای گرفتن یقه‌ات

باید

آگهی می‌کردم

تمام دیوار را : ...

نردبان و انگشت‌های ظریف نیازمندم

57***091217

توافقی

...

تفاوتی هم نداشت

از کدام شهر

یکی چون حسین با یکی چون یزید بیعت نکند

اتفاقا، اتفاق همین جا

می

اف

تد

که تو فکر می‌کنی

بلندتر از صدایت، صدایی نیست

صندلی‌ات بیمه کدام شرکت است که فکر می‌کنی

جهان به جادوی جمله‌های تو جهاتِ توجهاتِ جدید خواهد بود؟

از قضا طناب‌ شکست می‌خورد

از عصا

عَسَى رَبُّکُمْ أَنْ یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ[1]

به فضل خدا

فصل‌ها

تغییر می‌کنند

به حکم خدا

حکومتِ فرعون / ها

ها .. ها ..

ها ها

حا میم ...

وَتَرَى کُلَّ أُمَّةٍ جَاثِیَةً[2]

جنابِ جنایتِ جنابتِ جلسه

جسارتاً بلندترین صدا

از گلوی از پیکر جدا

قرائت آمد سر نیزه‌ها

أَمْ حَسِبْتَ  ... مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا[3]

عجیب نیست؟

عجله در عُجب و تعجیل که در عجلِ اجلّ اجل داری!؟

...

عجیب‌ است

گلایه از گلوی من

گلوله شود

...

شقشقیه به پایان رسید

بردار حالا لااقل

دست‌ها را از گوش‌هایت

بلکه بشنوی:

خسته‌ام و از این دست حرف‌ها

ربنا افرغ علینا صبرا[4]



[1] قَالُوا أُوذِینَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِیَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّکُمْ أَنْ یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَیَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ ﴿اعراف ـ ۱۲۹﴾

[2] وَتَرَىٰ کُلَّ أُمَّةٍۢ جَاثِیَةً ۚ کُلُّ أُمَّةٍۢ تُدْعَىٰٓ إِلَىٰ کِتَٰبِهَا ٱلْیَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿جاثیه ـ 28﴾

[3] أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا ﴿کهف ـ 9﴾

[4] وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآیَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا ۚ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ ﴿اعراف ـ 126﴾

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر